کتابهای کودکان به شخصیتهای مرد تعصب دارند
او این را به اشتراک می گذارد
عضو
شما آزاد هستید که این مقاله را تحت مجوز Attribution 4.0 International به اشتراک بگذارید.
یک تحلیل اساسی از کتابهای کودکان منتشر شده در 60 سال گذشته نشان میدهد که هنوز هم سوگیری نسبت به شخصیتهای اصلی وجود دارد - با وجود روند کلی افزایش سهم زنان اصلی.
این تحقیق بر کتاب هایی متمرکز است که در آنها فقط یک شخصیت اصلی وجود دارد.
تعصبات نسبت به قهرمانان مرد در کل کتابها خفیف باقی می ماند، به میزان 1.2 به 1 در دهه گذشته. با این حال، در مورد متغیرها، از جمله تمام سال های انتشار، شکاف های عمده ای وجود دارد.
به طور کلی در بین نویسندگان مرد، به عنوان مثال، در شش دهه اخیر، اعتیاد به قهرمانان مرد در درصد 3 به 1 مشاهده شده است.
استلا لورنکو، دانشیار روانشناسی Emory و نویسنده ارشد این مطالعه، می گوید: «در حالی که به نظر می رسد سوگیری جنسیتی در کتاب های کودکان طی سال ها به طور قابل توجهی کاهش یافته است، ما دریافتیم که سوگیری همچنان باقی است. «ما نگران این هستیم که این اختلاف چه چیزی را به کودکان، به ویژه دختران منتقل می کند. این نگرانکننده است زیرا نمایش نامتناسب جنسیت در کتابهای کودکان ممکن است به حفظ تعصب در جامعه کمک کند.»
تجزیه و تحلیل آماری شامل 3280 کتاب با هدف مخاطبان بین 0 تا 16 سال است که می توان آنها را به صورت آنلاین در ایالات متحده، چه به صورت کاغذی و چه به صورت دیجیتال، خریداری کرد. این تجزیه و تحلیل نتایج را به چندین متغیر تقسیم کرد، مانند گروه سنی هدف، دستههای داستانی یا غیرداستانی، اینکه آیا قهرمان داستان انسان است یا غیرانسانی، و جنسیت نویسندگان.
لورنکو گفت: "ما امیدواریم که داده های ما بتواند ایده ای از والدین و معلمان ارائه دهد." ما همچنین امیدواریم که ناشران نتایج ما را ببینند و هر چه در توان دارند برای ترویج بازنمایی عادلانهتر جنسیتی در کتابهای کودکان انجام دهند.»
تحقیقات لورنکو بر ادراک و دانش فضایی متمرکز است sex و تفاوت های اجتماعی-اقتصادی.
بزرگترین تفاوت جنسیتی شناخته شده در شناخت در استدلال بصری-فضایی از جمله توانایی چرخاندن ذهنی اشیا رخ می دهد. به طور متوسط، مردان در این کار برای تصور اشیاء چند بعدی از دیدگاه های مختلف، برتر از زنان هستند.
با این حال، یک متاآنالیز اولیه توسط آزمایشگاه لورنکو نشان داد که مردان با این مزیت به دنیا نمی آیند. در عوض، مردان در انجام چرخش ذهنی در سالهای اول مدرسه رسمی مزیت کمی به دست میآورند و این مزیت به آرامی با افزایش سن افزایش مییابد و در پایان نوجوانی از نظر اندازه مسموم میشود. این یافته نشان می دهد که عواملی غیر از تفاوت های جنسی درونی در استدلال فضایی ممکن است نقش داشته باشند.
لورنکو گفت: «یکی از ترفندهای آزمایشگاه من تلاش برای درک مکانیسم های پشت چنین تفاوت های جنسیتی است. "این شامل تاثیرات محیطی بالقوه ای است که می تواند بر انگیزه، اعتماد به نفس و سطح اضطراب شما در هنگام انجام وظایف مختلف تاثیر بگذارد."
محققان تصمیم گرفتند که جنسیت را در شخصیت های اصلی کتاب های کودکان بررسی کنند، زیرا به نظر نمی رسد از سال 2000 تحلیل جدی در مورد این موضوع انجام شود.
نتایج نشان میدهد که کتابهای غیرداستانی دارای سوگیری جنسیتی بالاتری برای مردان نسبت به کتابهای داستانی هستند. و اعتیاد به شخصیت مرد برای داستان های تخیلی شامل شخصیت های غیر انسانی بیشتر از داستان هایی با شخصیت های انسانی است.
کتابهای نویسندگان مرد به مرور زمان کاهش اعتیاد به مردان را نشان میدهند، اما فقط در کتابهایی که هدفشان کودکان کوچکتر است. نویسندگان زن نیز به مرور زمان اعتیاد خود را به شخصیتهای مرد کاهش میدهند، حتی در کتابهایی که کودکان بزرگتر را هدف قرار میدهند، بیش از حد بر شخصیتهای زن تأکید میکنند. با این حال، زنان همچنان نقشهای اصلی مرد را در کتابهایی با قهرمانهای غیرانسانی ترجیح میدهند.
لورنکو گفت که عوامل زیادی احتمالاً منجر به تفاوت در این متغیرها می شوند. به عنوان مثال، کتابهایی که شامل شخصیتهای واقعی تاریخی که محقق بودهاند، احتمالاً سوگیری نسبت به قهرمانهای مرد نشان میدهند، زیرا اکثر دانشمندان تاریخ مرد بودند.
تحلیل فعلی محدود بود، زیرا فقط به کتابهایی نگاه میکرد که بر روی یک شخصیت اصلی متمرکز بودند و نحوه نمایش شخصیت در داستان را در نظر نمیگرفتند.
لورنکو گفت: «به عنوان گام بعدی، امیدوارم بتوانیم آزمایشهای دقیق و دقیقی در مورد کتابهایی که کودکان واقعاً میخوانند انجام دهیم و درباره تأثیری که بازنمایی جنسیتی در این کتابها میتواند بر نگرش کودکان نسبت به خودشان داشته باشد، بیاموزیم».
او امیدوار است که سایر محققان نیز بر روی این تجزیه و تحلیل برای بررسی سایر مسائل جنسیتی باقیمانده در کتابهای کودکان، از جمله تحقیق در مورد روندهای عملکرد شخصیتهای غیر دودویی، کار کنند.
لورنکو می گوید: «داستان های کودکانه برای رشد کودک بسیار مهم است. «نمایش کتاب، علاوه بر ایجاد مهارت های زبانی و خواندن، نوعی فرهنگ است. بچهها به دنبال داستانهای الهامبخش و الگو هستند.»
یافته ها در اول مسطح.
منبع: دانشگاه اموری
[ad_2]