باید کلیساها بازگشایی? پاسخ این است که در فکر این را به عنوان یک زمان تبعید

Wمرغ در حال حاضر همه گیر شروع به گرفتن نگه دارید از عبور از نوشتههای مارتین لوتر رفت دور بر روی اینترنت. با معمول خود ترکیبی از پایین به زمین حکمت عملی و تقوا لوتر اصرار داشت که مبلغان و کشیشان باید باقی می ماند در پست های خود را. به خوبی چوپان آنها باید آماده به غیر روحانی کردن زندگی خود برای خود گوسفند: "اگر خدا باید مایل به گرفتن او مطمئنا پیدا کردن من," او نوشت: در نامه ای به یک کشیش ، "من انجام داده اند و آنچه او از من انتظار می رود و تا من هستم نه مسئول یا خود من مرگ یا مرگ دیگران است. اگر همسایه من به من نیاز دارد اما من باید اجتناب نیست محل یا فرد اما آزادانه."

به عنوان محدودیت در تجمعات شروع به آسانسور در سراسر جهان برخی از کلیساها هستند که مجاز به بازگشایی برای گردهمایی در حالی که دیگر رهبران مذهبی مطمئن نیستید که آیا این چیزی که حق انجام دهد. وجود دارد دو چیز کاملا متفاوت است که باید گفت در مورد باز کردن کلیساها (به عنوان اغلب اتفاق می افتد در الهیات مسیحی). ما نیاز به آنها را بشنود.

اولین بار, کلیسا, ساختمان داده نشده و فرار از جهان اما یک پل به جهان است. مناسب الهیات "فضای مقدس" باید برای دیدن ساختمان ها و مکان عبادت به عنوان نشانه پیشرفت از زمانی که جلال خدا را پر کنید تمام خلقت است. مسیحیان باید جشن هر راه که در آن زندگی می کنند خداوند آنها عبادت در کلیسا ساختمان است و در مورد آوردن شفا و امیدوارم که فراتر از محدودیت قابل مشاهده اموال کلیسا.

عیسی نیازی کلیسا ساختمان برای کار خود را برای رفتن به جلو. بخشی از پاسخ به این سوال "که در آن است که خدا در همه گیر?" باید "وجود دارد خارج وجود دارد در خط مقدم درد و رنج و مرگ به شفا و امید است."

اما وجود دارد یک نقطه دوم. در این کشورها از جمله خود من که در آن کلیسا (و دیگر مکان های عبادت از جمله کنیسه ها و مساجد) بسته شده اند, به صورت کاملا قابل فهم دلایل این خطر وجود دارد به طور تصادفی ارسال سیگنال اشتباه به جهان گسترده تر. گذشته 300 سال جهان غرب تا حد زیادی در نظر گرفته "دین" (کلمه بسیار تغییر کرده است و معنای آن به جای این دیدگاه جدید) به عنوان یک موضوع خصوصی است: "چه کسی با خود تنهایی."

ایمان مسیحی به عنوان یک کل کاهش یافته و در ذهن به "خصوصی" حرکت به این معنا که – بسیاری می گویند – آن را باید هیچ جایی در زندگی عمومی است. بنابراین من هنوز هم می توانید خرید بروید در شلوغ کمی off-licence (در امریکا, liquor store) در گوشه ای; اما من نمی رفتن و نشستن در باستان, نماز, خیس نمازخانه در سراسر خیابان. عبادت نامرئی می شود. بستن کلیساها ظاهر خواهد شد به سازش کردن با این. با گفتن این که ما را به طور موقت لغو پرستش و پیوستن با دیگران تنها در زندگی جریان خدمات از قائم مقام اتاق نشیمن ما ممکن است به نظر می رسد به توافق است که واقعا ما فقط یک گروه از افراد همفکر به دنبال ما و نه محرمانه و خصوصی سرگرمی.

جالب توجه است, نشانه هایی که تا کنون هستند که بسیاری از مردم "شده است به کلیسا" که در واقعیت مجازی که نمی خواهد را به یک ساختمان کلیسا. اما کلیساهای ما را برای قرن ها بوده فیزیکی و اغلب قابل شنیدن و یادآوری در خیابان های اصلی و در شهر میادین در شهر بلوک و در حومه تحولات از ابعاد حیاتی برای زندگی غربی که مدرنیته در تلاش است تا جمعیت است. ما بدون شک یادگیری بسیاری از چیزها در این زمان اجرا "تبعید" – است که آنچه در آن است. اما ما باید در دعا نسبت به روز هنگامی که ما ساختمان را تابع در جامعه ما به عنوان آنها را به انجام طراحی شده.

من خودم بین این دو دیدگاه که هر دو به نظر می رسد به من حق است. من کاملا درک می کنم که ما نیاز به مسئول و با وسواس مراقب باشید. من وحشت زده توسط گزارش می شود مؤمن اما غلط مردم نادیده گرفتن مقررات ایمنی زیرا آنها بر این باورند که مسیحیان آنها به طور خودکار محافظت در برابر بیماری یا این که (که من شنیده ام کسی می گویند در تلویزیون) "شما امن در داخل کلیسا زیرا شیطان نمی تواند در آن وجود دارد." (من می خواستم بگم: به من اعتماد کن بانو من یک اسقف: شیطان می داند که راه خود را در آنجا به عنوان به خوبی به عنوان هر کس دیگری.)

این نوع خرافات می شود که ایمان مسیحی نام بد. به همان اندازه بحث در مورد قفل کردن کلیساها به راحتی می توانید به هم بزنید تا کمتر مجادلات بین کسانی که برای آنها ساختمان و تمام بیت ها و قطعه شده است و بخشی حیاتی از معنویت خود و کسانی که برای آنها همه چیز از جمله بی ربط هستند پس می تواند یکی از پرستش خدا در هر نقطه. هر دو طرف در اینجا ممکن است یاد بگیرند که از بحران در حال حاضر و ما به خوبی برای نگه داشتن یک دیگر در خیریه نماز.

بخشی از پاسخ به این نماز به عنوان بسیاری دیده اند ممکن است به رسمیت شناختن حال حاضر به عنوان یک زمان تبعید. ما خودمان را پیدا کنید "توسط آبهای بابل" کاملا اشتباه و عزادار از دست دادن زندگی عادی ما. "چگونه می تواند ما را بخوان خداوند آهنگ در یک سرزمین عجیب و غریب?," همانطور که در مزمور 137 ترجمه به راحتی به "چگونه می تواند من می دانم که شادی از عشای ربانی نشستن در مقابل یک کامپیوتر؟" یا "چگونه می توانم در جشن صعود یا پنطیکاست بدون اینکه با برادران و خواهران؟"

البته بخشی از این نقطه مزمور 137 دقیقا که این مزمور خود را در "آهنگ از خداوند." که طنز: نوشتن یک شعر در مورد اینکه قادر به نوشتن شعر. بخشی از نظم و انضباط از ضجه و زاری ممکن است پس از آن خواهد شد به نوبه خود ضجه و زاری خود را به یک آهنگ از غم و اندوه. شاید که بخشی از راه که در آن ما در حال نامیده می شود در حال حاضر به مردم ضجه و زاری -- lamenting است حتی این واقعیت است که ما نمی توانیم ضجه و زاری کردن در راه ما به طور معمول ترجیح می دهند. ما نیاز به کشف این سوالات و جدید رشته های آنها ممکن است تقاضا در هر راه ما می توانیم. شاید این بیش از حد است که به سادگی پذیرفته می شود به عنوان بخشی از زندگی چه چیزی در بابل بود. ما باید به ارمیا گفت: حل و فصل کردن به این رژیم و "به دنبال رفاه شهر" که در آن ما هستند. اما بیایید وانمود کنید از آن جایی که ما می خواهیم. اجازه دهید فراموش نکنید اورشلیم. اجازه دهید تصمیم به ماندن در اینجا.

این مقاله با اقتباس از n. t. Wright جدید کتاب خدا و همه گیر.

تماس با ما در editors@time.com.



tinyurlis.gdclck.ruulvis.netshrtco.detny.im