Love & Basketball بیش از یک فیلم. این تغییر تمام زندگی من
Wمرغ Gina Prince-Bythewood را دوست دارم و بسکتبال منتشر شد 20 سال پیش آن را جشن گرفته شد به عنوان یک جریان اصلی عاشقانه, فیلم های سیاه و سفید, شخصیت, اما من ارزشمند آن بسیار بیشتر است.
من زندگی در Cambridge, Mass., نزدیک شدن به پایان سال اول من در دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد, اما من تا به حال هیچ تمایل به یک وکیل. من رفته بودم به مدرسه حقوق از آنجا که پدر من یک وکیل و انتظار من برای تبدیل شدن به یکی بیش از حد. اما خاکستری gloominess آویزان است که در سراسر انگلستان تبدیل شد سخت به تشخیص از دل تنگی من احساس خودم. من از دست داده بود و در آن به دام افتاده در داخل یک غیر ممکن است ابر از دیگر نظرات مردم و انتظارات.
سپس یک ستاره درخشان به نمایش در آمد. یک جوان پوست قهوه ای سکس دختر بچه با پوشیدن یک L. A. لیکرز کلاه و نمی تواند-به-من-هیچ چیز نگرش است. نشسته در میدان هاروارد, فیلم تئاتر بین دو دختران من از کلاس من را تماشا مونیکا رایت جمع کردن در همسایه جدید خود و دوستان خود را در بازی بسکتبال و بپرسید که آیا او می تواند بپیوندید.
"مرد, دختران نمی تواند بازی بدون توپ!" huffs همسایه, Quincy.
"توپ بهتر از شما" مونیکا snaps back. پسران بی میلی او اجازه بازی و مدارس آنها. "من میخوام برای اولین بار در NBA," او می گوید. (به WNBA وجود نداشت نشده است.)
من میخوام در NBA. میخوای من پریمیر" کوئینسی پاسخ قبل از مونیکا بیت او را به سبد خرید. از جان گذشته برای متوقف کردن او shoves او را به چمن. در صحنه بعدی یک تازه قطع خونریزی در Monica چانه و مادر او در تمیز کردن آن را در حمام در حالی که سرزنش او "در حال اجرا در اطراف مانند یک پسر بچه کوچک است." اذیت مونیکا yanks سر او دور چشم جدید زخم در آینه و لبخند می زند.
به دنبال در این اراده که دقیقا می دانستند که او و آنچه او می خواست در زندگی, نور flicked در درون من. آن را مانند او نشان من قسمت خودم را فراموش می خواهم در مورد نادیده گرفته و یا شاید می دانستم که هرگز وجود دارد.
این ممکن است به ذهن من به تکان سر من دور از مادر من به عنوان یک کودک اما من نمی خواهد که جرأت. من یک دختر خوب. من هرگز دچار مشکل شدم. من آنچه را که به من گفته شد. من بازی بسکتبال در دبیرستان حتی اگر آن نبود چیزی که من. من به کلیسا رفت. ساخته شده راست است. نمی نفرین نوشیدن و یا دود. من می خواهم تبدیل به یک استاد در رام کردن, پنهان کردن و برش قطعات از خودم که نیست سازگار با فرد دیگر مردم از من خواست به: سرکش کنجکاو و قطعات; سوال و بی باک و قطعات. رایگان قطعات.
که تسلط به حال منجر به معتبر ترین قانون در کشور است. اما من متنفر بودم از این مقادیر کاهش یافته نسخه از خودم. من ناراحت کننده را در درون او—غمگین گیج و مضطرب است. و من شروع به دریافت این حس وحشتناک است که اگر من در آنجا ماند در قانون مدرسه, من می تواند به دام افتاده در بقیه زندگی من است.
هیچ راه مونیکا خواهد اجازه دهید که اتفاق می افتد به او. فلش-به جلو به بعد در فیلم: او یک دبیرستان ارشد (با بازی Sanaa Lathan) نشسته در میز ناهار خوری و گوش دادن به پدر او اصرار او را به در نظر گرفتن گزینه علاوه بر بازی بسکتبال. وجود دارد تنها یک بازی باقی مانده فصل و—بر خلاف کوئنسی (Omar Epps) است که در انتخاب خود را از کالج ها برای بازی—مونیکا نشده است استخدام نشده است. اما دید او از خودش به عنوان یک بازیکن توپ رو نگه قوی. "هنوز هم وجود دارد شانس!" او yells دفاع از رویای خود را.
نشسته وجود دارد در که تاریک تئاتر من حتی نمی باید یک رویا است. من در تلاش برای تبدیل شدن به یک وکیل برای تا زمانی که من تا به حال هیچ ایده آنچه که من می خواستم برای آینده من. اما آنچه که من قرار بود به انجام رها کردن و پیدا کردن خودم ؟ غیر ممکن است. من حتی نمی تواند به این سوال سرگرم و بدون ترس از قضاوت در گوش من: آیا شما از دست ذهن شما را ؟ چه نوع از احمق قطره از دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد?
اما بر روی صفحه نمایش بزرگ مونیکا نیست اجازه پدرش او را از ترس و یا هر کس دیگری به او بگویید چه کاری انجام دهید. او دریافت نمی کند وجود دارد که روز به تیم او بازی دست می دهد. اما چند روز بعد مونیکا می شود نامه ای از USC. آنها می خواهند او را! در بالا از آن کوئنسی خواهد بود در بازی وجود دارد بیش از حد. در پچ گیاهی را به پنجره اتاق خواب او می رسد برای تبریک آغوش, اما مونیکا طول می کشد یک بوسه.
مونیکا ممکن است می دانم که آنچه که او می خواهد در زندگی, اما گرفتن آن آسان نیست. در حالی که بازی در USC و سپس در خارج از کشور او برخورد بیشتر متنفر و مشکلات است. و البته او و کوئنسی خود را, درام, برای دریافت از طریق. اما در پایان فیلم مونیکا در حال اجرا بر روی دادگاه در لس آنجلس اسپارکس با کوئینسی تشویق او در از حاشیه. او زندگی خود او ایجاد شده است. آن زمان رد کردن فشارها از هر کس دیگری و جایگاه قوی در خودش است. آسان نیست اما امکان پذیر است.
من نمی دانم آنچه که من می خواستم من آینده را به مانند نگاه. اما 20 سال پیش از تماشای این فیلم, من می دانستم که من تا به حال به جرات پیدا کردن. پس از اتمام سال اول دانشکده حقوق من نمی بازگشت.
و همانطور که انتظار می رود مردم به نام من دیوانه. در زمان من احساس تنهایی و ترس. اما آزادی و aliveness که با اینکه بیشتر در خانه در خودم نگه داشته و مرا به جلو هل دادن. من رفتم در یک مسیر پیچ در پیچ از طریق ورزش و سرگرمی صنایع و زمینه طراحی داخلی. و سپس یک شب من نشستم در تهیه پیش نویس جدول و شروع به نوشتن. این احساس مانند ایران با یک قطعه بزرگ از هویت من.
در حال حاضر من نوشتن کتاب برای بزرگسالان جوان است. آخرین من است داستان عشق دو دبیرستان بازیکنان بسکتبال. بر خلاف Monica—یک توپ بازیکن در قلب که دقیقا می داند که آنچه او می خواهد—من قهرمان متنفر بسکتبال و هیچ ایده چه چیزی برای انجام با زندگی او پس از فارغ التحصیلی. از طریق رمان های من, من امیدوارم که برای تصویب در همان پیام است که , Love & Basketball با استعداد من با 20 سال پیش: احساس رایگان به خودتان می شود و ایجاد زندگی شما می خواهید.
فکر نمی کنم من موعظه این پیام از قله کوه. من هنوز کار به رایگان هنوز هم یادگیری چگونه به زندگی می کنند در خارج از ترس من به عنوان شکل حرفه ای من فضا را به عنوان یک نویسنده. اما برای من مونیکا رایت همیشه خواهد بود یک نمونه درخشان از آنچه ممکن است که ما باید شجاعت به تنهایی در حقیقت از خودمان است. در سالگرد 20th باشد از عشق و بسکتبال, شما ممکن است دوباره این فیلم اشتیاق عاشقانه و اعتماد شیمی بین مونیکا و کوئنسی وجود دارد. اما آماده به ترک آن متعلق کمی بیشتر به خودتان.
Liara معارف ان است که نویسنده از آینده رمان همه چیزهایی که ما هرگز نمی دانستند (Greenwillow/هارپر کالینز).
دریافت مختصر. ثبت نام برای دریافت داستان بالا شما نیاز به دانستن در حال حاضر.
tinyurlis.gdv.gdv.htu.nuclck.ruulvis.netshrtco.de