احساسات متناقضی در مورد اولین روز مادر

در روز مادر در سال گذشته من در شش ماه گذشته 35-علامت هفته از بارداری نقطه عطف در که من رسما امن برای ارائه دوقلوها من در بیمارستان از انتخاب من و به احتمال زیاد برای جلوگیری از NICU زمان. توسط این مرحله از بارداری من دائما ناراحت کننده است. صحبت کردن بیش از چند دقیقه رو به من نفس, با دو بچه دزدی فضا را از ریه ها و در تحریک عادت لگد زدن من دنده از داخل است. یک بار در وسط یک جمله به نظر می رسید تمام بدن فرار از آب و من از لحاظ جسمی نمی تواند صحبت می کنند کلمه ای دیگر تا زمانی که من می خواهم مست شیشه ای. هر شب یک معما از چه موقعیت من اجازه می دهد به خواب بدون احساس ضعف. و هر چند روز من دست و پا را تبدیل به فوق العاده خارش نشانه ای از اواخر بارداری بیماری کبد که من تست منفی نیست به طور کامل کاهش دهد دکتر من نگرانی و یا جلوگیری از خارش تا من پوست خراشیده و قرمز است.

من متنفر بودن و نبود احساس وحشتناکی علاقه دنده kickers. جشن روز مادر — می گویند بیرون رفتن برای صبحانه با مواد غذایی که به سختی مناسب در شلوغ کردن معده و mimosas من نمی تواند نوشیدنی — درخواست تجدید نظر ندارند. شاید سال آینده, من فکر می کردم.

در حال حاضر آن را در سال آینده و تمام mimosa-وعده صبحانه لکه های بسته هستند. ما نمی تواند انجام دهد سنتی جشن روز مادر اگر من می خواستم. و آیا من آن را می خواهم ؟ من مطمئن نیستم. همه گیر می افزاید: یک لایه اضافی از چیز عجیب و غریب اما تعطیلات در حال حاضر احساس می کند مانند یک ناراحت کننده مناسب است.

من هرگز قادر به تولید هر گونه شور و شوق برای "مشخصه تعطیلات." (اگر من صادق هستم حتی بیشتر واقعی تعطیلات مرا نسبتا مسطح است. در سنت پل دوگانگی از کسانی که "قاضی یک روز به بهتر از دیگری" و کسانی که "قاضی در تمام روز به طور یکسان" من قطعا بیشتر از دومی است.) روز مادر است مسلما نه مشخصه تعطیلات — موسس آن آنا جارویس صمیمانه آرزو به افتخار مادر خود را و تقبیح بعد سریع تجاری — اما آن را قطعا نمایشنامه مثل یک: فرمولی شاید بیشتر واجب تر مشروع شادی بیارتباط به هر رویداد تاریخی و اختصاص داده شده در درجه اول به مصرف.

بسیاری از مردم وجود دارد بدون شک که جشن روز مادر در آن, اصلی, به صورت جدی قصد. من آنها را تحسین اما من شده اند در میان آنها را به طور ناگهانی به استقبال تعطیلات زمانی که من تبدیل به honoree کست همه گذشته من بی تفاوتی در عنوان یک نور سرد.

پس از آن وجود دارد ناهماهنگی بین تفسیر جشن و چگونه در زندگیم کار می کند. این sentimentalized نسخه روز مادر اغلب دارای یک مفهوم عذرخواهی مانند همسر و بچه ها متوجه چه تلاش و فایده آنها در اطراف خانه آنها احساس می کنید به اندازه کافی بد به سنگ فرش با هم یک روز را از شخص دیگری پخت و پز و تمیز کردن اما نه به اندازه کافی بد به در واقع متوقف شود بنابراین تلاش و بی فایده است. این یک تعطیلات است که می گوید: "متاسفم ما هرگز خود را می خواهد و نیاز به بالاتر از خود ما ، ما آن را انجام دهید فقط این یک بار!"

هنوز چند هفته خجالتی از اولین جشن تولد بچه ها من بیش از حد جوان به انجام (یا موفق به انجام) کارهای روزمره و, اگر ما عادی نزاع در مورد کارهای خانه, شوهر من است و نه تلاش و بی فایده به خصوص که در آن مهد کودک نگران است. او به طور کامل خوش در آغوش پدری شاید کمی بیش از حد بسیار در بخش کمد لباس. متفاوت معنی بین کاربردهای رایج از "مادر" و "موجد" (سابق دراز مدت عمل, مراقبت از دومی به همان اندازه قادر به توصیف یک بار عمل اشباع) معنی ندارد در ازدواج ما. نبود که روز مادر اغلب با هدف پر کردن است به خصوص وجود ندارد.

اضافه کردن بیشتر به من تردید است که مادری هنوز به تسلیم خود در سر من به عنوان یک تعریف بخشی از هویت من هر چند قطعا بچهداری طول می کشد تا مقدار زیادی از همه روز من. معرفی خودم در اکثر زمینه های, من می خواهم به صحبت می کنند به احتمال زیاد برای اولین بار از من و ایمان و کار و آموزش و پرورش ذکر فرزندان من پس از همه که مثل استاندارد نتیجه گیری از یک نویسنده بیوگرافی: "او زندگی می کند در مینه سوتا با شوهرش و پسر دوقلو." فکر کردن در مورد جشن روز مادر در ذهن من بیشتر به طور طبیعی تبدیل به مادر خود من و مادر در قانون از خودم.

شاید که همان است که باید باشد و یک راهنمای برای روز های آینده. من مبهم در مورد روز اما ممکن است که بچه های من هنگامی که آنها به اندازه کافی به درک متفاوتی را مشاهده کنید. اگر, مانند, جارویس, آنها, آغوش, روز, من از آن استقبال و به اشتراک گذاری خود را در شادی. من با خوشحالی نوشیدنی mimosas و باز ارائه و ترک ظروف به دست دیگر.

اما اگر آنها را پس از مادر خود و قاضی همه روز به طور یکسان من خوش آمدید که به عنوان خوبی. صرف یک روز ناخواسته اجتناب از تعهدات تعطیلات یک چیز خوب بیش از حد.