استرالیا اکسپلورر Robyn Davidson بر ارزش تنهایی در همه گیر عصر

تیاو در سال 1977. Robyn Davidson در نه ماه, انفرادی, سفر در سراسر استرالیا کویر. فقط در سن 27 او همراه بود تن

توسط PATRIS-FUN در 26 تیر 1399

تیاو در سال 1977. Robyn Davidson در نه ماه, انفرادی, سفر در سراسر استرالیا کویر. فقط در سن 27 او همراه بود تنها با چهار شتر و سگ Diggity. تنها چیزی که مقید دیویدسون به زندگی سابق خود را یک ساعت کوچک است که او تا به حال انجام شده از طریق دره عمیق و سوزان شن و ماسه. یک روز دیویدسون به یاد می آورد او تصمیم به خلاص شدن از ساعت متوجه او دیگر نیاز به کراوات خودش به سازه.

"وجود من بود بیشتر از راه دور از دیگر انسان از من تا به حال در زندگی من و احساس من این ارتباط عمیق" او می گوید: بیش از اسکایپ از آپارتمان او در ملبورن شهر افق چشمک در افق پشت سر او. "آن مخالف بود از تنهایی."

دیویدسون در مورد او نوشت: از 1700 مایل سفر در سراسر بیابان های غرب استرالیا در پرفروشترین خاطرات آهنگ های نقاشی صمیمی پرتره از تجربه تنهایی و تنهایی در یک زمینه که در آن زندگی دهکدهای از دست داد همه آن اشکال قبلی. او رفت و هفته ها در پایان بدون دیدن هر کسی مایل پیمایش از کویر خشک و بدون آب, خواب ستاره و پشت سرگذاشته سمی مارها و تهاجمی خریداران شارژ نسبت به او.

اما سفر او که شد این موضوع از هر دو 1980 خاطرات و 2013 فیلم با بازی آدام درایور و Mia Wasikowska است به مراتب بیشتر از یک داستان مسافرتی. بلکه آن است که یک سری از بازتاب در مورد اهمیت تنهایی و ایجاد یک دنیای درونی ارائه می دهد که درس های ارزشمند در مورد چگونه به حرکت به تنهایی در زمینه مستند و اجتماعی فاصله گرفته است.

به عنوان دیویدسون علائم 40 سال از خاطرات منتشر شد که او صحبت کردن در مورد چگونه تجربه تنهایی در چنین نمایشی راه تحت تاثیر بقیه زندگی خود را و چگونه آن ممکن است بقیه از ما. "تنهایی یک خطر شما را با خودتان است اما می توان آن را بسیار پربار" او می گوید. "اول از همه, شما نیاز به فکر می کنم آن را ارزشمند و در مرحله دوم شما نیاز به دریافت بیش از آن اضطراب است که می آید در مورد زمانی که همه حیوانات مجبور به ترک خود را بسته."

زمانی که دیویدسون در انفرادی او سفر در سراسر صحرا او در حال حاضر عادت به تنهایی. مطرح شده در یک گاوداری ایستگاه در مناطق روستایی Queensland, Davidson رشد کاوش در طبیعت توسط خودش. اما تنهایی یک مهارت او تا به حال به کشت در طول نه ماه بازحمت حرکت کردن. "با استرالیا سفر من آن را در زمان 4 تا 5 ماه برای رسیدن به یک نوع فضای روانشناختی است که همسان با محیط زیست من," او می گوید. "آن را در زمان طولانی که برای بیت از من به پوشیدن و برای بیت جدید وجود داشته باشد."

در حالی که سفر در سراسر صحرا بود و تحول برای Davidson, آن را همیشه احساس می کنید که راه. یکنواختی پیاده روی بسته بندی و نامید اموال او اغلب احساس بی معنی او به یاد می آورد. "وجود دارد روز و روز از خستگی و مطلق pointlessness" او می گوید: خنده. "کمی شبیه مستند." اما گذراندن نه ماه بیشتر تنهایی را تغییر داد. "دانستن که من می تواند در خود من—که من خوب بود خود من—به من یک نوع اعتماد به نفس" او می گوید. "هنگامی که شما تا به حال این احساس حتی اگر شما نمی تواند دسترسی به این احساس دوباره لزوما شما می دانید آن وجود دارد."

اعتماد به نفس او را به دست آورد در کویر سفر رو دیویدسون به دنبال به تنهایی در طول زندگی خود گام گذاشتن در طولانی انفرادی خلوت و سفر در سراسر جهان است. در خانه اش در هیمالیا که در آن او زندگی می کردند با شریک زندگی خود را برای 20 سال دیویدسون به یاد می آورد صرف ماه بدون اینکه قادر به برقراری ارتباط با هر کس دیگری که شریک زندگی خود دور بود اما marveling در این فرصت را به "خواندن عمیقا مثل من هرگز قادر به آنجا."

اما برای Davidson, تنهایی هرگز در مورد کشف خود. او خاطرات—که بازجویی از ساختارهای اجتماعی است که شکل جامعه استرالیا مانند مصرف گرایی و جنسیت و نژاد—باعث می شود یک مورد برای استفاده از تنهایی و اجتماعی جدا شدن به عنوان یک فرصت برای بازجویی از هنجارهای حاکم بر زندگی ما. در خاطرات دیویدسون می نویسد: از پیاده روی برهنه در زیر فروزان استرالیا خورشید به خون قاعدگی چکیده پایین پای او. "من شگفت زده در چگونه به سرعت و کاملا این حس اهمیت اجتماعی سفارشی سقوط دور از من," او می نویسد. "و آگاهی از پوچی خود را هرگز واقعا سمت چپ من است."

در حال حاضر به عنوان آداب و رسوم اجتماعی تبدیل محروم دور به طور نامحدود—با مردم در سراسر جهان quarantining و اجتماعی فاصله—Davidson امید این لحظه خواهد بود یک فرصت برای مردم به بررسی مجدد هنجارهای حاکم بر زندگی خود را. "آیا این درک جدید گذشته در برابر نیروی ضد نیاز به نگه داشتن اقتصاد و جامعه مصرفی رفتن ... من نمی دانم." تأمل در زندگی مهم جنبش دیویدسون می گوید که مستند ممکن است مردم داده اند فضا برای بازجویی نژادی و بی عدالتی در راه آنها ممکن است قبل از. "این یک منحرف جهان ما," او می گوید. "این است که اگر ما در حال پریشان را به یک دنیای درونی چرا که اگر ما شروع به فکر کردن در مورد چیزهایی که عمیقا به طور جدی و متفاوت است."

برای Davidson همه گیر نیست تغییر زیادی در مورد زندگی خود را. "من یک نویسنده هستم," او می گوید. "ما در خانه بماند و ناپدید می شوند تا ما navels. بخشی از کار ما این است که آموزش به تحمل تنهایی." دیویدسون صرف مستند در شمال ملبورن در رها هتل در سابق طلا-معدن منطقه او صرف ده سال گذشته تبدیل به خانه اش. در اینجا دیویدسون صرف زمان در باغ او گوش دادن به پرندگان وحشی در منطقه و به ندرت تلفن خود را پاسخ. "من ظالم" او می گوید: در مورد دفاع از خود.

حتی اگر او دارای تجربه تر از تنهایی از بسیاری او اذعان می کند او تا به حال انتظارات غیر واقعی برای چگونه مولد او خواهد بود در طول مستند دوره – او کار کرده است در جدید خاطرات برای بیش از یک دهه. "من فکر کردم من می خواهم ... مقدار زیادی از کار انجام می شود" او می گوید: تکان دادن سر او: "هیچ چیز نیست."

وقتی که من پرسید که دیویدسون در مورد آنچه که او فکر می کند پست-مستند زندگی را مانند نگاه او به یاد می آورد احساس از اتمام شتر سفر در سال 1977. مدت کوتاهی پس از رسیدن به اقیانوس هند دیویدسون پرواز به National Geographic دفاتر در شهر نیویورک است. غرق جمعیت مردم "پس از کوره در رفته و اضطراب و رقابتی" Davidson به خاطر به دنبال در ساختمان ها و دیدن آنها را به عنوان نوع خود را از جغرافیا—دره ها و صخره های سیمان متفاوت نیست از کسانی که او را دیدم در بیابان. آن را در اینجا ایستاده در خیابان های نیویورک است که دیویدسون متوجه او ممکن است همیشه دیدن زندگی از طریق منشور از خود, از خود سفر است.

"در آینده به خوبی از آن گرفته شده برای همیشه" او می گوید: در مورد reintegrating به 'عادی' زندگی. "من فکر نمی کنم شما هرگز دوباره از این نوع تنهایی," او می گوید. "در راه من هرگز."

تماس با ما در editors@time.com.



tinyurlis.gdclck.ruulvis.nettny.im
آخرین مطالب